فرشته کوچولو ...

سوغاتی

1390/9/12 7:22
نویسنده : هدا
813 بازدید
اشتراک گذاری

آتریای عزیزم، امروز مامان فاطی و بابا فرضی اومدن و من و تو و بابایی رفتیم دنبالشون فرودگاه البته 2 ساعتی معطل شدیم و بعد که اومدن دیدیم برای این بود که کلی سوغاتی برای تو وروجک آورده بودن . رسیدیم خونه با کلی ذوق و شوق چمدونها رو باز کردیم و 2 تا چمدون لباس برات آوردن که اینقدر خوشگلن دلم می خواد زودتر بیای و هر روز یکیشون رو تنت کنم . اینقدر زیادن که فکر کنم اگر هر روز هم یکیشو تنت کنم باز هم بعضی هاشونو کوچیکت بشه و نشه بپوشیشون . خلاصه که کلی ظرف و قابلمه کوچولو و لباس و کیف و کلاه و کفش و ............. هزار تا چیزز دیگه برات آوردن و کلی هم بافتنی که خود مامان فاطی برات بافته که فردا باید تو کمدات جاشون بدم عروسکم . بابا فرضی هم یه گردنبند خوشگل به اسم خودت برات آورده که تو اون گردن کوچولوت خیلی خوشگل می شه .

مامان شهلا هم برات یه قالیچه خیلی خوشگل فرستاده . دستش درد نکنه فعلا که من جای تو استفاده می کنم :) عمه یلدا هم یه گوی برفی برات داده که توش آرامگاه کوروش کبیره و صنایع دستی هستش .

خاله هدیه کلی دارو و لوازم ضروری برات داده، خاله هیلدا عروسک و سرویس غذاخوری و علیرضا دوتا عروسک بافتنی کوچولو برای درخت کریسمست و حنا هم قاشق و چنگال برات فرستاده . همشون اینقدر قشنگن که دلم نمیاد ازشون استفاده کنم عزیزم .  

مامان بزرگ و بابا بزرگت خیلی خسته شده بودن و ساعت 8 شب رفتن خوابیدن و منم چون خوابم نمی بره شروع کردم به نوشتن برای تو عروسکم .

دیگه هممون منتظر اومدنت هستیم فرشته کوچولو مخصوصا وقتی که صورت خوشگلت رو تو این لباسهای قشنگ تصورر می کنم دلم برات ضعف می ره ماه مامان و بابا :)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مانی جون
2 دی 90 21:53
سلام به دنیا خوش اومدی همیشه سر میزدم اما کامنت نمیذاشتم امروز اومدم عکستو ببینم که دیدم مامان تنبلت هنوز نیومده